چکیده
هدف این پژوهش بررسی تجربی تاثیر صنعت بر روی جذب سرمایه گذار در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد .چرا که محقق بر این عقیده است که احتمالا ارزش شرکتها و بزرگی و کوچکی آنها از صنعتی که در آن فعالیت می کنند متاثر می شود. ابتدا از طریق روش حذف سیستماتیک تعداد 233 شرکت بعنوان نمونه آماری انتخاب شدند و سپس اندازه ی شرکتهای نمونه از طریق لگاریتم جمع طبیعی دارایی هایشان محاسبه گردید، همچنین برای اندازه گیری ارزش شرکتهای نمونه از مدل کیو توبین استفاده گردید، هرچقدر نسبت بدست آمده از این مدل ازعددواحد یک بزرگتر تر باشد بدین معناست که سرمایه گذاران ارزش بیشتری به سهام آن قائل اند و بالعکس.
چكیده
هدف از این تحقیق بررسی تأثیر هوشهیجانی بر رفتار سرمایه گذاران می باشد، و بیان ای كه آیا هوش هیجانی تاثیری بر تصمیم های یک فرد، در زمان سرمایه گذاری دارد یا خیر. در این پژوهش تورشهای سرمایه گذاری همچون حسابداری ذهنی، ریسک گریزی و تأثیر سرایتی مورد مطالعه قرار میگیرد و چگونگی تأثیر هر كدام از این موارد بر فرآیند تصمیم گیری افراد مورد كنكاش قرار خواهد گرفت. این پژوهش از نظر هدف از نوع تحقیقات کاربردی است. روش تحقیق از نوع توصیفی- پیمایشی بوده و برای نیل به اهداف این پژوهش، و به منظور جمع آوری اطلاعات مربوط به گرایشهای افراد در تصمیم گیری، سه مؤلفه تاثیر سرایتی، حسابداری ذهنی و ریسک پذیری و همچنین اندازه گیری هوش هیجانی هر یک از شرکت کنندگان و مؤلفههای مربوط به آن، از پرسشنامه استفاده میشود.
چكیده:
هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین ارزش افزوده اقتصادی ، با ثروت ایجاد شده برای سهام داران و رابطه بین سازو کارهای داخلی و خارجی راهبری شرکتی با اختلاف بین ارزش افزوده اقتصادی و ثروت ایجاد شده سهام داران بوده است. برای بررسی این موضوع نمونه ای متشکل از 49 شرکت از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پس از حذف سیستماتیک و به صورت تصادفی گزینش و از رگرسیون چند متغیره و دو متغیره برای بررسی رابطه بین متغیرها استفاده گردید. در این تحقیق ابتدا به منظور آزمون فرضیات تحقیق از دو فرمول زیر مقدار EVA و CSV را برای شركت های نمونه بدست آورده و شركت ها را بر حسب مثبت یا منفی بودن مقادیر EVA و CSV در چهار گروه طبقه بندی نمودیم.
یکی از چالش برانگیزترین مشاهدات در بازارهای مالی این است که بر خلاف فرضیه بازار کارا، بازده سهام عادی در بازده های زمانی مختلف دارای رفتار خاصی می باشد و می توان با بکارگیری راهبرد سرمایه گذاری متناسب با افق زمانی مورد نظر، بازدهی بیشتر از بازده بازار بدست آورد. هدف این پژوهش بررسی سودآوری استراتژی سرمایه گذاری معکوس و ارزیابی اثر عوامل بازار، اندازه شرکت و ارزش دفتری به ارزش بازار بر روی بازده می باشد. این تحقیق طی دوره زمانی 1383تا1390می باشد. نتایج حاصل از فرضیه ها نشان می دهد، استراتژی معکوس در بازه های زمانی مورد نظر در بورس اوراق بهادار ایران سودآور خواهد بود. همچنین نتایج بدین گونه است که بین متغیر مستقل عامل اندازه و ارزش دفتری به بازار و عامل بازار و استراتژی معکوس رابطه معنی داری وجود دارد.