از امتيازهاي مهم يك مقاله ميتوان به مختصر ومفيد بودن، بِروز بودن و جامع بودن آن اشاره كرد؛ زيرا محقق ميتواند حاصل چندين ساله پژوهش خود در يك رساله، پايان نامه، پژوهش، يا حتي يك كتاب را به اختصار در يك مقاله علمي بيان كند تا پژوهشگران ديگر بتوانند با مطالعه آن مقاله از كليات آن آگاهي يابند و در صورت نياز بيشتر، به اصل آن تحقيقات مراجعه كنند.
بدين منظور، امروزه نشريات گوناگوني در زمينههاي مختلف علمي-ترویجی، علمی-پژوهشي و ISI نشر مييابد و مقاله هاي به چاپ رسيده در آنها، اطلاعات فراواني را در اختيار دانش پژوهان قرار ميدهند. لازم است محققان با شيوه تدوين مقالات علمي آشنا باشند تا بتوانند با استفاده از شيوههاي صحيح، با سهولت، نتايج تحقيقات و مطالعات خود را به صورت مقاله در اختيار علاقه مندان قرار دهند.
ساختار مقاله علمي
نوشتن مقاله مستلزم داشتن طرحي مدوَّن است. در گزارش يك تحقيق نه تنها بايد ارزشهاي محتوايي را مراعات كرد، بلكه بايد از ساختار روشمندي نيز پيروي كرد. امروزه تحقيقات فراواني انجام ميشود، اما تنها بخش كوچكي از آنها در مقالات منتشر ميگردد. يكي از دلايل آن، عدم مهارت محقق در تهيه و تدوين ساختاري مقاله علمي است.
ساختار مقاله و تهيه گزارش از يك پژوهش علمي، با توجه به روش به كار گرفته شده در پژوهش، متفاوت است. دانشمندان در يك تقسيم بندي كلي، روشهاي استفاده شده در علوم را به دو دسته تقسيم ميكنند. روشهاي كمي كه در آنها از دادههاي كمّي در تحقيق استفاده ميشود (تحقيقات ميداني) و روشهاي كيفي كه در آنها از داده هاي كيفي مراحل گزارش يك پژوهش (مقاله) با توجه به روش اتخاذ شده در تحقيق، با تفاوت هايي بيان ميگردد.
به دليل يكسان بودن هر دو روش در مراحل مقدماتي، و براي پرهيز از تكرار در اينجا مراحل مقدماتي را به صورت مجزا ميآوريم.
موضوع يا عنوان مقاله
عنوان، مفهوم اصلي مقاله را نشان ميدهد و بايد به طور خلاصه، مضمون اصلي پژوهش را نشان دهد.
عنوان مقاله بايد جذاب باشد، يعني به گونه اي انتخاب شود كه نظر خوانندگان را كه معمولاً ابتدا فهرست عناوين مندرج در يك مجله علمي را ميخوانند به خود جلب نمايد. همچنين عنوان بايد كوتاه و گويا و تنها بيانگر متغيرهاي اصلي پژوهش باشد. تعداد كلمات در عنوان را حداكثر دوازده واژه بيان كردهاند. (سيف، 1375، ص 12(
نام مؤلف يا مؤلفان و سازمان وابسته
بعد از عنوان پژوهش، نام مؤلف يا مؤلفان ذكر ميشود و در سطر زير آن، نام دانشگاه يا مؤسسه كه هر يك از مؤلفان در آن مشغول به كارند، ميآيد. اگر پژوهش به وسيله دو يا چند نفر انجام بگيرد و همه آنها به يك دانشگاه يا مؤسسه وابسته باشند، نام مؤسسه يكبار، آن هم به دنبال نام مؤلفان ذكر ميشود. اما اگر هر يك از مؤلفان به سازمان خاصي وابسته باشند، بايد بعد از نام هر يك از آنان، بلافاصله نام مؤسسه اي كه به آن وابسته اند، ذكر شود. ترتيب قرار گرفتن نام مؤلفان به دنبال يكديگر، معمولاً متناسب با ميزان مشاركت آنان در انجام پژوهش است؛ اما اگر ميزان مشاركت همه افراد در اجراي پژوهش يكسان باشد، اسامي آنان به ترتيب حروف الفبا در دنبال هم قرار ميگيرد. (هومن، 1378، ص 84)
چكيده
چكيده، خلاصه جامعي از محتواي يك گزارش پژوهشي است كه همه مراحل و اجراي اصلي پژوهش را در خود دارد. هدفها، پرسشها، روشها، يافتهها و نتايج پژوهش، به اختصار، در چكيده آورده ميشود. در متنِ چكيده بايد از ذكر هرگونه توضيح اضافي خودداري شود. مطالب چكيده بايد فقط به صورت گزارش (بدون ارزشيابي و نقد) از زبان خود پژوهشگر (نه نقل قول) به صورت فعل ماضي تهيه شود.
چكيده در حقيقت بخشي كامل، جامع و مستقل از اصل گزارش در نظر گرفته ميشود و نبايد پيش از انجام گزارش، پژوهش تهيه شود. طول چكيده براي مقاله، بستگي به روشهاي خاص هر مجله دارد و معمولاً بين صد تا 150كلمه پيشنهاد شده است.
واژگان كليدي
معمولاً در انتهاي چكيده، واژگان كليدي پژوهش را بيان ميكنند تا به خواننده كمك كنند، پس از خواندن چكيده و آشنايي اجمالي با روند تحقيق، بفهمد چه مفاهيم و موضوعاتي در اين مقاله مورد توجه قرار گرفته است. معمولاً با توجه به حجم و محتواي مقاله، پنج تا هفت واژه كليدي در هر مقاله بيان ميشود. (سرمد، 1379، ص 321(
ساختار مقاله مبتني بر پژوهش ميداني
روشها و اصول كلي ناظر بر گزارش فعاليت پژوهشي شاخههاي علوم، تقريبا به طور خاصي به كار ميروند كه همگي متكي بر «روش علمي»(9) است. انجمن روان شناسان (APA) به منظور تسهيل در امر انتقال روش نتايج پژوهش، الگوي استاندارد شدهاي را در اختيار مؤلفان قرار داده تا در موقع تهيه گزارش پژوهشي خود، آن اصول را به كار گيرند و تقريبا همه مجلههاي معتبر علوم انساني در تهيه و تنظيم نوشته هاي پژوهش خود از آنها پيروي ميكنند. (هومن،1378،ص 10) كه در زير به اختصار به مراحل آن اشاره ميگردد.
مقدمه
هر مقاله علمي با يك مقدمه شروع ميشود و آن، خلاصهاي از فصل اول و دوم پايان نامه ها و رساله هاست كه به طور مختصر به بيان كليات تحقيق و بررسي مختصري از پيشينه آن ميپردازد؛ بنابراين در مقدمه مقاله مسئله تحقيق و ضرورت انجام آن و اهداف آن از نظر بنيادي و كاربردي به صورت مختصر بيان ميگردد و سپس به بررسي سوابق پژوهشي كه به طور مستقيم به موضوع تحقيق مرتبط است، پرداخته ميشود. مقدمه بايد يك منطق اساسي را در تحقيق بيان كند و به خواننده نشان دهد كه چرا اين تحقيق ادامه منطقي گزارشهاي پيشين است. در اين بخش پس از نتيجه گيري از پژوهشهاي بررسي شده، محقق بايد پرسشهاي پژوهش خود را به صورت استفهامي بيان كرده و به تعريف متغيرهاي تحقيق به صورت عملياتي بپردازد. (هومن، 1378، ص 87)
روشها
هدف اساسي از بيان روش آن است كه به گونه اي دقيق، چگونگي انجام پژوهش، گزارش گردد تا خواننده بتواند آن را تكرار نمايد و همچنين درباره اعتبار نتايج داوري كند؛ بنابراين مؤلف بايد همه مراحل اجرا، از جمله آزمودنيها، ابزارهاي پژوهش، طرح پژوهش، روش اجرا و روش تحليل داده ها را بيان كند.
نتايج
در اين بخش، توصيف كلاميِ مختصر و مفيدي از آنچه به دست آمده است، ارائه ميشود. اين توصيف كلامي با اطلاعات آماري مورد استفاده، كامل ميشود و بهترين روش آن است كه دادهها از طريق شكل و نمودار يا جدول، نمايش داده شوند. ساختار بخش نتايج، معمولاً مبتني بر ترتيب منطقي پرسشها يا فرضيه ها و نيز وابسته به تأييد شده بودن يا تأييد نشده بودن فرضيه هاست. ترتيب بيان نتايج نيز يا برحسب ترتيب تنطيم سؤالها يا فرضيه هاي آنهااست، (سيف، 1375، ص 30) يا برحسب اهميت آنها. روش متداولِ بيان نتايج، آن است كه ابتدا مهمترين و جالبترين يافته ها و سپس به ترتيب، يافته هاي كم اهميتتر ارائه ميشود. (هومن، 1378، ص 90)
ساختار مقاله مبتني بر پژوهش توصيفي
اصول به كارگرفته شده در پژوهشهاي توصيفي باتوجه به روشهاي به كارگرفته شده، با اصول پژوهشهاي ميداني، مقداري متفاوت است. هر چند اين اصول ممكن است با توجه به موضوعهاي مختلف تحقيقي و رشته هاي مختلف، تغيير نمايد، ساختار كلياي كه تقريبا همه پژوهشهاي توصيفي بايد در قالب آن درآيند، به شرح زير است.
مقدمه
آنچه در مقدمه يك مقاله تحقيق كتابخانهاي قرارميگيرد - همانند تحقيفات ميداني - كلياتي است كه محقق بايد قبل از شروع بحث، آن را براي خواننده روشن نمايد؛ مانند تعريف و بيان مسئله تحقيق، تبيين ضرورت انجام آن و اهدافي كه اين تحقيق به دنبال دارد. همچنين محقق بايد خلاصهاي از سابقه بحث را - كه به طور مستقيم مرتبط با موضوع است - بيان كند و در نهايت توضيح دهد كه اين مقاله به دنبال كشف يا به دستآوردن چه مسئله اي است؛ به عبارتي، مجهولات يا سؤالهاي مورد نظر چيست كه اين مقاله درصدد بيان آنهااست.
طرح بحث (متن)
در اين بخش، مؤلف وارد اصل مسئله ميشود. در اينجا بايد با توجه به موضوعي كه مقاله در پي تحقيق آن است، عناوين فرعيتر از هم متمايز گردند. محقق در تبيين اين قسمت از بحث، بايد اصول مهم قواعد محتوايي مقاله را مورد توجه قراردهد و سعي كند آنها را مراعات نمايد؛ اصولي مانند: منطقي و مستدل بودن، منظم و منسجمبودن، تناسب بحث با عنوان اصلي، ارتباط منطقي بين عناوين فرعيتر در مسئله، خلاقيت و نوآوري در محتوا، اجتناب از كليگويي، مستندبودن بحث به نظريه هاي علمي و ديني، جلوگيري از حاشيهروي افراطي كه به انحراف بحث از مسير اصلي ميانجامد و موجب خستگي خواننده ميشود و همچنين پرهيز از خلاصهگويي و موجزگويي تفريطي كه به ابهام در فهم ميانجامد، رعايت امانت حقوق مؤلفان، اجتناب از استناددادن به صورت افراطي، توجهداشتن به ابعاد مختلف مسئله و امثال اينها.
نتيجه گيري
در اين قسمت محقق بايد به نتيجه معقول، منطقي و مستدل برسد. نداشتن تعصب و سوگيري غيرمنصفانه در نتيجهگيري، ارتباطدادن نتايج با مباحث مطرح شده در پيشينه، ارائه راهبردها و پيشنهادهايي براي تحقيقات آينده، مشخصكردن نقش نتايج در پيشبرد علوم بنيادي و كاربردي و امثال آن، از جمله مواردي است كه محقق بايد به آنهاتوجه داشته باشد.
ارجاعات
اعتبار يك گزارش پژوهشي علاوه بر صحت و دقت دادهها و استدلال حاصل از آنها، به منابع و مراجعي است كه از اطلاعات آنها در پژوهش استفاده شده است. ارجاعات از موارد مهم ساختار يك مقاله علمي است، به وسيله آن، چگونگي استفاده از انديشه هاي ديگران را به خواننده معرفي مينمايد. در اين قسمت به دو بحث مهم ارجاعات اشاره ميشود كه يكي شيوه ارجاع دادن در متن است و ديگري شيوه ذكر منابع در پايان مقاله.
ارجاعات در متن
نخستين چيزي كه درباره استناددادن در متن بايد مشخص بشود، اين است كه: چه چيزي بايد مستند گردد؟ مك برني(23) (1990) موارد استنادآوردن را به شرح زير بيان داشته است:
بايد انديشههايي را كه به ديگران تعلق دارند، مشخص كرد و با ذكر مأخذ نشان داد كه از آنِ چه كساني ميباشند (امانتداري)؛
هر زمان كه افكار و انديشه هايي با چهارچوب فكري كسان ديگري همخواني دارند، موارد را بايد با ذكر منبع مشخص كرد؛
هر زمان كه نظريه، روش يا دادهاي موردبحث قرار ميگيرد، منبع آن را بايد ذكركرد تا اگر خواننده خواست اطلاعات بيشتري درباره آن كسب كند، بتواند به آن مراجعه كند؛
بايد نقل قولهايي را كه از يك متن به صورت مستقيم و بدون دخل و تصرف، داخل گيومه آورده ميشود، مستند ساخت. (مك برني 1990، به نقل از سيف، 1375، ص 39).
بنابراين اطلاعاتي كه براي خوانندگان، اطلاعات عمومي به حساب ميآيند، لازم نيست مستند شوند. نويسنده، تنها در صورتي ميتواند به آثار خود ارجاع، دهد كه اين ارجاع براي مطالعه بيشتر باشد و نقل از خود، معنا ندارد. همچنين در استنادكردن، حتيالامكان بايد به منبع مستقيم يا ترجمه آن استناد كرد. تنها زماني به منابع ديگران استناد ميشود كه محقق دسترسي مستقيم به اصل اثر را نداشته باشد كه در آن صورت بايد مشخص كرد كه آن مطلب از يك منبع دست دوم گرفته شده است. (سيف، 1375، ص 40).
شيوه ارجاع در متن
هرگاه در متنِ مقاله مطلبي از يك كتاب يا مجله يا.. به صورت مستقيم يا غير مستقيم، نقل شود، بايد پس از بيان مطلب، آن را مستند ساخت. اين مستندسازي شيوههاي مختلفي دارد كه در اينجا به بخشهايي از آن اشاره ميشود.
در استناد، نام مؤلف و صاحب اثر، بدون القاب «آقا»، «خانم»، «استاد»، «دكتر»، «پروفسور»،آورده ميشود، مگر در جايي كه لقب جزو نام مشخص شده باشد(24)، مانند خواجه نصيرالدين طوسي. (دهنوي، 1377، ص 89).
يك اثر با يك مؤلف:
پس از آوردن متن، داخل پرانتز: نام مؤلف، تاريخ انتشار، شماره صفحه به ترتيب ميآيد و پس از آن، نقطه آورده ميشود؛ مانند: (منطقي، 1382، ص 27).
يك اثر با بيش از يك مؤلف:
اگر تأليف داراي دو يا سه مؤلف باشد، نام آنها به ترتيب ذكر شده در اثر، به همراه سال انتشار و شماره صفحه ميآيد؛ ولي در آثار با بيش از سه مؤلف، نام اولين مؤلف ذكر ميشود و به دنبال آن عبارتِ «و همكاران» و سپس سال انتشار و شماره صفحه ميآيد؛ مانند: (سرمد، بازرگان و حجازي، 1379، ص 50) يا (نوربخش و همكاران، 1346، ص 75).
آثار با نام سازمانها و نهادها:
در صورتي كه آثار به نام شركتها، انجمنها، مؤسسات، ادارات و مانند اينها انتشار يابند، در استنادكردن، به جاي نام مؤلف، نام سازمان ميآيد؛ مانند: (فرهنگستان زبان و ادبيات فارسي، 1382، ص 34).
دو يا چند اثر يك مؤلف:
هرگاه به دو يا چند اثر مهم اشاره شود، همه آنها در داخل پرانتز، و به ترتيب تاريخ نشر پشت سرهم ميآيند؛ مانند: (والاس، 1980، ص 15؛ 1988، ص 27؛ 1990، ص 5). و اگر چند اثر يك مؤلف در يك سال منتشر شده باشد، آثار مختلف او با حروف الفبا از هم متمايز ميگردند؛ مانند: (احمدي، 1365الف، ص22؛ 1365ب، ص 16).
زيرنويس (پاورقی) توضيحی
توضيحات اضافي، يا توضيح اصطلاحاتي را كه نويسنده براي حفظ انسجام متن نميتواند آن را در متن بياورد، ميتوان در زير صفحه با مشخص كردن شماره آنها بيان كرد. نكته قابل توجه اينكه، اين توضيحات بايد حتي الامكان خلاصه ذكر شوند و نبايد تكرار مطالب متن باشند.
در ترجمه متون توضيحاتي كه مؤلف در زيرنويس آورده، بايد عينا ترجمه شود و در صورتي كه مترجم براي بيان اصطلاح يا تبيين مطلبي توضيحي را ضروري ببيند، ميتواند آن را در پاورقي ذكركند و در جلوي آن لفظ «مترجم» را -براي متمايز ساختن آن از توضيحات
معادلها
كلمههاي بيگانه در داخل متن حتما بايد به فارسي نوشته شود و صورت خارجي آنها در پاورقي ذكر گردد و اين، منحصر به اصطلاحات تخصصي يا اسامي اشخاص است. چنانچه در موارد خاصي لازم باشد كه صورت خارجي آنها در داخل متن بيايد، بايد آنها را مقابل صورت فارسي در داخل پرانتز نوشت. (غلامحسينزاده، 1372، ص 17).
نكته قابلتوجه در استناد دادن معادلها اين است كه اولاً در هر متن يا مقاله يا كتاب، فقط يك بار معادل انگليسي آنها آورده ميشود؛ ثانيا معادلهاي بكار گرفته شده بايد يكنواخت باشند. و در صورت آوردن معادلهاي ديگر، مثل فرانسه، آلماني، و... بايد، در متن توضيحي درباره آن داده شود. در نوشتن اسامي اشخاص، ابتدا نام بزرگ، سپس حرف اول نام كوچك او با حروف بزرگ نوشته ميشود مانند C،Jung .
ارجاع در منابع
محقق بايد در پايان مقاله فهرستي از منابع و مراجعي كه در متن به آنها استناد كرده است، به ترتيب حروف الفباي نام خانوادگي در منابع فارسي (عربي يا انگليسي در صورت استفاده) بياورد. مقصود از فهرست منابع، به دست دادنِ صورت دقيق و كامل همه مراجعي است كه در متن مقاله به آنها استناد شده است. هدف از ارائه اين فهرست، نشان دادن ميزان تلاش پژوهشگر در بررسي و استفاده از منابع گوناگون، احترام به حقوق ساير نويسندگان و مؤلفان و نيز راحتي دستيابي خواننده به منابع موردنظر است؛ علاوه براينكه تمامي مراجع و مآخذي كه در متن به آنها استناد شده، بايد در فهرست منابع آورده شود، پس در بخش منابع، فقط منابعي آورده ميشود كه در متن به آنها استناد شده است.
در ذكر هر منبع، حداقل پنج دسته اطلاعات، ضروري به نظر ميرسند كه در همه ارجاعات مشتركاند:
نام مؤلف يا مؤلفان؛ 2. تاريخ انتشار اثر؛ 3.عنوان اثر؛ 4. نام شهر(ايالت)؛ 5. نام ناشر.
جداسازی اين اطلاعات از هم با نقطه (.) و جداسازي اجزاي مختلف هر يك از آنها با ويرگول (،) صورت ميگيرد.
ارجاع كتاب در منابع
در ارجاع كتاب با يك مؤلف، اطلاعات ضروري ذكر شده در بالا ذكر ميشود، در صورتي كه اثر تجديدچاپ شده باشد، پس از عنوانِ كتاب، شماره چاپ آن ميآيد.
در ارجاعات انگليسي در صورتي كه چاپ جديد مجددا ويرايش شدهباشد، علامتِ ايدي (ed) با شماره ويرايش(25) آن، داخل پرانتز آورده ميشود، مانند:
.Wadsworth:CA،Belmont.An introduction to the history of psychology (2nded).(1993) .R .B،Hergenhahn
در ارجاع منابع داراي دو مؤلف يا بيشتر، اسامي مؤلفان به ترتيبِ نامِ ذكرشده در كتاب، ذكر ميشود و بين نام خانوادگي و نام آنها ويرگول و بين اسامي مؤلفان نقطه ويرگول (؛) ميآيد؛ مانند:
سرمد،زهره؛ بازرگان،عباس و حجازي، زهره(1379). روشهاي تحقيق در علوم رفتاري (چاپ سوم). تهران: نشر آگاه.
در معرفي كتابهاي ترجمه شده، پس از ذكر نام مؤلف و تاريخ اثر، نام مترجم و تاريخ انتشار ترجمه ذكر ميشود. در آثاري كه تاريخ نشرشان مشخص نيست، داخل پرانتز به جاي تاريخ نشر، علامت سؤال (؟) ميآيد؛ مانند:
صدرالدين شيرازي، محمد(1375). شواهد الربوبيه، ترجمه جواد مصلح. چاپ دوم، تهران: انتشارات سروش.
در معرفي كتابهايي كه با عنوان سازمانها يا نهادها منتشر شدهاند، به جاي نام اشخاص، نام مراكز ذكر ميشوند: مركز اسناد و مدارك علمي، وزارت آموزش و پرورش، (1362). واژهنامه آموزش و پرورش: فارسي - انگليسي، انگليسي - فارسي. تهران. نشر مؤلف.
كتابهايي كه به جاي مؤلف، ويراستاري يا به صورت مجموعه مقالاتي بوده كه به وسيله افراد مختلف نوشته شده است؛ اما يك يا چند نفر آنها را گردآوري كردهاند، بدين صورت ميآيند:
شفيعآبادي، عبداللّه (گردآورنده)، (1374). مجموعه مقالات اولين سمينار راهنمايي و مشاوره. تهران. انتشارات دانشگاه علامه طباطبايي.
ارجاع مقاله در منابع
براي ارجاع به مقالههايي كه در مجلههاي علمي-تخصصي به چاپ ميرسند، ابتدا نام مؤلف يا مؤلفان، پس از آن، تاريخ انتشار اثر، بعد عنوان مقاله، و به دنبال آن، نام مجله و شماره آن ذكر ميشود، سپس شماره صفحات آن مقاله در آن مجله با حروف مخفف صص در فارسي و pp در انگليسي آورده ميشود.
ارجاع پاياننامه و رساله در منابع
در ارجاع رساله ها و پايان نامه ها، پس از ذكر عنوان، بايد ذكرشود كه آن منبع پايان نامه كارشناسي ارشد يا رساله دكترا و به صورت چاپ نشده، است؛ سپس بايد نام دانشگاهي را كه مؤلف در آن فارغ التحصيل شده است، آورد:
ايزدپناه، عباس (1371). مباني معرفتي مشّاء و اهل عرفان، پاياننامه كارشناسي ارشد، چاپ نشده دانشگاه قم.
ارجاع از يك روزنامه در منابع
در معرفي مقاله هايي كه در خبرنامه ها و روزنامه ها به چاپ ميرسد، يا استنادهايي كه از متن سخنراني اشخاص در يك روزنامه آورده ميشود، همانند ارجاع مقاله در مجله، تمام اطلاعات ضروري را آورده سپس سال انتشار، روز و ماه، نام روزنامه و شماره صفحه را ذكر ميكند. مانند:
محقق كجيدي، محمدكاظم (1375، 21مهر)، موانع ساختاري توسعه بخش كشاورزي، روزنامه كيهان، ص6.
ارجاع فرهنگنامه و دائرهالمعارف در منابع
در ارجاع دائرهالمعارفها نام سرپرست آورده شده و سپس بقيه اطلاعات ضروري، همانند كتاب به ترتيب ميآيد؛ مانند:
بجنوردي، سيدكاظم و همكاران (1377)، دائرهالمعارف بزرگ اسلامي (چاپ دوم)، تهران: مركز دائره المعارف بزرگ اسلامي.
ارجاع كنفرانسها، سمينارها و گزارشها
ارائه گزارش از همايشها و سمينارها بايد به شكل زير بيان گردد: (سلطاني، 1363، ص19).
همايش بين المللي نقش دين در بهداشت و روان (1380). چكيده مقالات اولين همايش بين المللي نقش دين در بهداشت روان، تهران: دانشگاه علوم پزشكي ايران.
نقل منابع الكترونيكي (اينترنت)
امروزه نقل از منابع اينترنتي يكي از منابع ارجاع است كه در ذكر آن، اطلاعات ضروري به ترتيب زير بيان ميگردد (ترابيان، 1987، ترجمه قنبري، 1380).
بارلو، جان پي (1996). درخت يوشع ميلرزد، در مجله CORE (روي خط اينترنت)، ج8، ش 1، (1992)، نقل شده تاريخ 25 مارس 1996، قابل دسترسي در:
Corel.08.g2.:pub/Zines/CORE-Zine File:Ptp.etext.org Directory