مقدمه
در سال 1952 هری- مارکوئیتز تئوری مجموعه اوراق بهادار ( پرتفوی ) را ارائه داد. او فرض خود را بر این گذاشت که سرمایه گذاران الزاماً در پی به حداکثر رسانیدن بازده مورد انتظار نیستند. اگر آنها فقط در پی به حداکثر رسانیدن بازده مورد انتظار بودند تنها در یک قلم دارایی که دارای بیشترین بازده مورد انتظار است سرمایه گذاری می کردند. ولی با یک نگاه می توان مشاهده کرد که سرمایه گذارها صاحب پرتفوی هستند. در توجیه این رفتار می توان گفت که سرمایه گذارها به صورت همزمان به دو پدیده رسیک و بازده توجه می کنند. با سرمایه گذاری در یک مجموعه اوراق بهادار می توان ریسک راپایین آورد بدون آنکه نرخ بازده مورد نظر کاهش یابد. (جهانخانی و پارسائیان 1376) ادبیات حسابداری مالی و بالاخص مدل قیمت گذاری دارایی سرمایه ای ریسک سیستماتیک با ریسک بازار راشناسایی کرده است. این بحث وجود دارد که ممکن است تفاوتهای ریسک سیستماتیک بین شرکتها به علت تفاوت در تصمیمات مالی شرکت ها باشد. بعبارت دیگر چنین تصور می شود که متغییر های ریسک شرکت از اطلاعات حسابداری قابل استخراج می باشند. زیرا اطلاعات حسابداری منعکس کننده تصمیمات مالی و عملیاتی شرکت می باشند.
2-1 مقدمه
در این فصل به طرح مباحث نظری مربوط به درجه اهرم اقتصادی ، همینطور نسبتهای ارزش بازار به ارزش دفتری (M/B)و قیمت به سود هر سهم (P/E)خواهیم پرداخت که طی آن ، ابتدا برای روشن شدن مفهوم درجه اهرم اقتصادی به معرفی اهرم و مفاهیم آن می پردازیم بطوریکه با تعریف و تعیین روش های ارزیابی اهرم و ابعاد آن می توان تعریف دقیقی از درجه اهرم اقتصادی و چگونگی محاسبه آن در یک فعالیت مالی را به انجام رساند . سپس اجزای اهرم را که درجه اهرم اقتصادی مهمترین جزء اساسی در این پژوهش می باشد را معرفی کرده و وارد مبانی تئوریکی درجه اهرم اقتصادی می شویم.
عنوان پایان نامه حسابداری
چكیده :
موضوع اصلی این تحقیق ، بررسی و تجزیه و تحلیل رابطة میان نسبت های قیمت به سود هر سهم و ارزش دفتری به ارزش بازار هر سهم با بازده سهام شركتهای پذیرفته شده در بورس می باشد. از این رو، نسبتهای قیمت به سود هر سهم و ارزش دفتری به ارزش بازار هر سهم به عنوان متغیرهای مستقل و بازده سهام به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شده ایدة اصلی فرضیه های ارائه شده آن است كه ، میان نسبت های مالی مطرح شده و بازار سهام رابطه مستقیم معنی داری وجود دارد.
چكیده:
چکیده هدف اصلی این تحقیق بررسی فاکتورهای مؤثر بر دقت پیش بینی سود شرکت ها می باشد. با توجه به اهمیت و نقش پیش بینی سود هر سهم در تصمیمات سرمایه گذاران،تحقیقات بسیاری درباره پیش بینی سود انجام پذیرفته و هدف همه آنها افزایش صحت و دقت سود پیش بینی شده بوده است. پیش بینی از این نظر كه عنصر بنیادین و كلیدی در تصمیم گیری استفاده كنندگان درون سازمانی و همچنین برون سازمانی محسوب می شود، مهم است. بر این اساس، كارایی و اثربخشی نهایی هر تصمیم، به نتایج رویدادهایی بستگی دارد كه به دنبال هر تصمیم روی میدهد. بدین ترتیب تصمیمی كارا و اثربخش خواهد بود كه براساس پیش بینی هایی انجام گیرد كه مبنای آن صحیح بوده باشد. یكی از این پیش بینی ها، پیش بینی سود بوده كه باید اطلاعاتی منطقی، قابل اتكا و به موقع را فراهم آورد و نیز قابل فهم و مربوط باشد . پیش بینی های دقیق و به موقع، موجب بهبود تصمیم گیری استفاده كنندگان از گزارش های حسابداری می شود. لذا در این پژوهش با توجه به پیشینه تحقیق، پنج فاکتور مؤثر بر خطای پیش بینی سود هر سهم را در دو بخش فاکتور های مالی (دفعات تجدید نظر و پیچیدگی شرکت) و غیر مالی( اعتبار حسابرس، تغییرات هیات مدیره و قدمت فعالیت شرکت) مورد آزمون قرار داده است.