بررسی علیت معکوس بین سیاستهای مدیریت منابع انسانی و عملکرد سازمانی در شرکت های کوچک

Investigating reverse causality between human resource management policies and organizational performance in small firms

Abstract

Purpose – The purpose of this paper is to test reverse causality between human resource management (HRM) policies and organizational performance, through the intervening steps of employee attitudes (satisfaction, commitment, motivation) and employee behaviors (absences, turnover, disputes), which are still relatively untested in small firms and in a non-US/UK context such as Greece.
Design/methodology/approach – Structural equation modeling was used to survey data from 197 small Greek private companies (manufacturing, services, trade) to examine causal inferences.

مقاله لاتین بررسی تاثیر دانش و یادگیری بر عملکرد سازمانی

Abstract
Purpose – Through investigating the relationship among human resource management (HRM), organizational learning (OL), organizational innovation (OI), knowledge management capability (KMC), and organizational performance (OP), the aim of this paper was to find a way of mproving organizational performance through learning and knowledge.

Design/methodology/approach – A survey questionnaire was utilized to collect data. The population of this study included 659 employees from electronic industrial listed and over-the-counter listed technological companies in Taiwan (N ¼ 208, valid return rate 37.21 percent). Descriptive

statistics, exploratory and confirmatory factor analysis, as well as structural equation modeling were
used for data analysis.

چکیده :

هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر بازاریابی داخلی، تعهد سازمانی ، رفتار شهروندی سازمانی بر بازارگرایی و جنبه های داخلی (رضایتمندی کارکنان) و جنبه های خارجی (کیفیت خدمات و رضایتمندی مشتریان) عملکرد سازمانی است.
تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر گردآوری اطلاعات تحقیق علی است. در این مطالعه با استفاده از روش تحقیق میدانی و به کار گیری پرسشنامه استاندارد شده جهت جمع آوری داده ها استفاده شده است .جامعه آماری ، کارکنان بانک رفاه در شهر اراک و شهروندانی (مشتریان) می باشد که از خدمات این بانک استفاده می کنند. برای انجام تحقیق از دو نمونه (کارکنان و مشتریان) هر یک با حجم 150 پرسشنامه استفاده شده است، پایایی پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ و روایی پرسشنامه توسط تعدادی از متخصصین جامعه آماری و اساتید بازاریابی تایید شده است. پردازش داده ها از طریق نرم افزار لیزرل انجام شده است.
یافته های پژوهش حاکی از تاثیر مثبت بازاریابی داخلی بر تعهد سازمانی، رفتار شهروندی سازمانی،بازارگرایی و عملکرد سازمانی است. همچنین تعهد سازمانی داری تاثیر مثبت بر رفتار شهروندی سازمانی است.

چكیده
این مقاله به صورت تجربی رابطه بین ویژگی های بیانیه مأموریت سازمان و عملكرد سازمانی را در شرکت های غذایی فعال که در هشتمین نمایشگاه بین المللی ماشین آلات و مواد اولیه بیسکویت، شیرینی و شکلات ایران و شانزدهمین نمایشگاه بین المللی صنایع کشاورزی، مواد غذایی، ماشین آلات و صنایع وابسته در نمایشگاه بین المللی تهران در سال 1388 شرکت داشته اند مورد بررسی قرار داده است. داده های مورد استفاده از 300 شركت جمع آوری شده و روش پژوهش از نوع توصیفی و همبستگی است. برای بررسی فرضیات از تجزیه و تحلیل رگرسیون و همبستگی و از نرم‌افزار آماری SPSS استفاده شده است. در این مقاله، ویژگی های بیانیه مأموریت شامل انعطاف پذیری بیانیه مأموریت، كامل بودن، قابلیت اجرا، واقعی بودن، و متمایز بودن مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج مطالعه نشان می دهد بین هر یك از ویژگی های بیانیه مأموریت و عملكرد سازمانی همبستگی مثبت و معنی داری وجود دارد. همچنین نتایج آزمون رگرسیون نشان داد در میان ویژگی های بیان شده، انعطاف پذیری بیانیه مأموریت بیشترین تأثیر را بر عملكرد سازمانی وكامل بودن بیانیه مأموریت، كم ترین تأثیر را بر عملكرد سازمانی دارد.

خلاصه:

این مقاله با اشاره ای به اهمیت مدیریت منابع انسانی در شرکتهای تعاونی . در محیط رقابتی امروز آغاز می شود. در ادامه شماری از پژوهشهای گذشته که روابط مثبت و مهم بین کارکردهای مدیریت منابع انسانی، تعهد کارکنان و عملکرد تجارزی شرکت را کشف نموده اند، بطور اجمالی بررسی می شوند. همچنین این مقاله، فقدان مطالعات میدانی مدیریت منابع انسانی در حوزه تعاونیها را خاطر نشان نموده و با بحثی در خصوص کاربردهای این حوزه برای شرکتهای تعاونی در مالزی پایان می یابد.

٢-۱) مقدمه
ما در دنیایی زندگی می کنیم که مملو از تغییرات گسترده و سریع در بخش های مختلف است در حوزه تجارت این تغییرات فرصت انتخاب مناسب تری را برای مشتریان و حقایقی تلخ نظیر تغییرات سریع در تکنولوژی ، تحولات سریع در بازار و نیازهای مشتری ، فشارهای ناشی از سیاست های پولی و مالی و تقسیم بندی بازارهای مصرف را برای تولید کنندگان رقم زده است . با این شرایط به نظر می رسد مسیرهای دستیابی به موفقیت در یک کسب و کار دیگر به سادگی دوران نه چندان دور گذشته نیست و شرکت ها باید به دنبال دستیابی به مدل های جدیدی از کسب و کار باشند تا رشد آنها را در آینده تضمین شود. امروزه به طور فزاینده ای پذیرفته شده که برند نقش بسیار مهمی در این زمینه خواهد داشت و یک برند قوی کمک خواهد کرد که شرکت ها خود را در بازارها متمایز کرده و از این طریق به حفظ عملکرد مالی۱ و کسب و کار خود بپردازند.