بیان مساله
اگر جوامع بشري را به دقت مدنظر قرار دهيم و رفتارهاي افراد آن را تحليل كنيم در مي يابيم كه افرادي كه با يكديگر ارتباط متقابل دارند و تحت يك نظام يا سيستم زندگي مي كنند معمولاً مشابه هم، فكر و رفتار مي نمايند. يكي از دلايلي كه رفتارها و قضاوت هاي افراد يك جامعه، مشابه يكديگر است اينست كه همه آنها در معرض اطلاعات يكسان و مشابه قرار مي گيرند، عامل ديگر تأثير اجتماعي است كه نقش بزرگي در جهت دهي به قضاوت هاي افراد بازي مي كند. زمانيكه افراد با قضاوت يكسان يك گروه بزرگ از همنوعان خود مواجه مي شوند گرايش پيدا مي كنند كه پاسخ متفاوت خودشان احتمالاً نادرست است. اين افراد به سادگي فكر مي كنند كه همه افراد نمي توانند اشتباه كنند بنابراين نظر خود را تغيير داده و با آنها هماهنگ مي شوند .ما در زندگي مي آموزيم كه هر گاه يك گروه بزرگي از افراد به مسأله اي پاسخ يكسان داد حق با آنهاست و بايد نظر آنها را پذيرفت. اين امر موجب شكل گيري رفتار توده واري مي شود. بنابراين رفتار توده وار در بازار سرمايه را مي توان آن دسته از رفتارهاي سرمايه گذاران ناميد كه منجر به ناديده گرفتن پيش بيني ها و عقايد خود در رابطه با قيمت سهام و اتخاذ تصميمات سرمايه گذاري تنها بر پايه رفتار كل بازار مي شود (Devenow and Welch, 1996). حتي افراد كاملاً منطقي هم مي توانند دچار پديده رفتار توده واري شوند. يك مثال از شكل قوي پديده توده واري موجي است كه باعث ايجاد حباب خطر ناك در بورس اوراق بهادار مي شود (شهرآبادي، 1386). به دليل اهميت تأثير رفتار توده وار سرمايه گذاران بر كارايي بازار سهام، اخيراً تحقيقات علمي و پژوهشي توجه بيشتري به اين پديده معطوف داشته اند. به عقيده تان و همكارانش (2007) در صورت وجود رفتار توده وار در ميان سرمايه گذاران استفاده از ديدگاه هاي متورش نسبت به بازده و ريسك، تصميم گيري عقلائي را مغشوش مي كند و تأثير اين رفتار توده وار بر حركت قيمت سهام مي تواند منجر به ارزش گذاري نادرست اوراق بهادار شود. سرمايه گذاران و مديران صندوق هاي سرمايه گذاري رفتار توده وار را بصورت پذيرش ريسك فراوان بدون اطلاعات كافي ، افزايش نرخ معاوضه ريسك و بازده و اولين نشانه اغتشاش و فرار به پناهگاه مناسب تر توصيف مي كنند. بعضي از مشاهدات توسط شركت كنندگان در بازار نشان مي دهد كه رفتار توده وار، نوسانات و بي ثباتي بازار را افزايش و شكنندگي سيستم مالي را شديد تر و وخيم تر مي كند (Bikhchandani & Sharma, 2001)......
بیان مساله
یادگیری یکی از شگفت انگیز ترین خصوصیات بشر است. دانش، یاددهی و یادگیری از موضوعاتی است که همواره مورد توجه اندیشمندان و پژوهشگران و حتی رهبران اجتماعی و دینی بوده است. خداوند متعال حیات فردی و اجتماعی را آگاهی و شناخت قرار داده است و در قرآن کریم می فرماید «از آنچه بدان علم و آگاهی نداری پیروی مکن زیرا گوش، چشم و قلب تو مسئولند» (سوره ی اسرا،آیه ی 36). یادگیری پیش شرط اساسی برای هرگونه تغییر در عملکرد و در کار است. افراد از طریق یادگیری ظرفیت خود را برای ساختن، گسترش میدهند و میتوانند در فرآیند خلاق زندگی سهیم باشند. آنگونه که فرهنگ لغات انگلیسی آکسفورد بیان میدارد :«یادگیری عبارت است از تحصیل دانش یا مهارت در زمینهی خاص» (دعائی،1377، ص 133). روانشناسان یادگیری را عبارت از تغییرات نسبتا پایداری که در رفتار بالقوهی فرد بر تجربه حاصل میشود، میدانند. تغییر و تحولات پرشتاب، رشد سازمانی و تبدیل شدن سازمانها به سازمانهای ارگانیک و منعطف باعث شده است که نیاز به یادگیری و آموزش به عنوان راهی مطمئن در جهت بهبود عملکرد و حل مشکلات سازمانی مد نظر باشد. گرانتهام (1993) اظهار می دارد که یادگیری، سازمانها را قادر میسازد که سریعتر و موثرتر در مقابل محیط پویا عکس العمل نشان دهند (سبحانی و همکاران، 1385، ص53). لذا همان طور.....
بیان مسئله
لزوم توجه به عملكردشركت ها، سازمان ها و شناسایی عوامل تأثيرگذار، مسأله اي كه ذهن اكثريت مديران ارشد را به خود جلب كرده است. سازمان ها و عملکرد آنها همواره تحت تأثير عوامل مختلفی است. این عوامل را می توان به دو دسته عوامل بیرون سازمانی و درون سازمانی تقسیم کرد. عوامل بیرونی، سازمان ها، بزرگ یا کوچک با روش سنتی مدیران را با چالش جدی مواجه کرده را و آنها را مجبور به تغییر در روش های سنتی نموده است. مدیریت صحیح و اثر بخش هر سیستم و دستیابی به اهداف و نتایج مورد نظر در گرو شناخت دقیق و درک عمیق از نحوه ی عملکرد سیستم و توان کنترل و هدایت آن می باشد. عملکرد سازمان ترکیب گسترده ای هم از دریافتی های غیر ملموس همچون دانش سازمانی و هم دریافتی های عینی و ملموس همچون نتایج اقتصادی و مالی هست (علامه و مقدمی،1387). عملکرد سازمان عبارتست از نتایج حاصل از مجموعه تلاش سازمان. آرمسترانگ عملکرد را یک استراتژی می داند که مبتنی است بر تجزیه و تحلیل عوامل اساسی موفقیت و سطوح عملکرد حاصله بر پایه ی آن عوامل (بزازی جزایری، 1387). تغییرات عملکرد سازمانی باید در تمامی سطوح سازمان مد نظر قرار گیرند و اهداف فردی و گروهی در سازمان در راستای اهداف سازمانی قرار گیرند.....